ایدههای تبلیغاتی گاهی آنقدر جذاباند که چشم و گوشمان را میبندند و هر آنچه که میخواهند را بهمان تلقین میکنند. روزهای منتهی به انتخابات نیز گاهی میتوان شگردهای تبلیغاتی را در اطلاعرسانیهای کاندیداها دید. ایده تبلیغاتی خوب است تا زمانی که منجر به بیاخلاقی نشود. وقتی بیاخلاقی شد، بیشتر به فریب میگراید.
کرج برای مجلس، دو نماینده در مجلس داشت که یکیش ـ فاطمه آجرلو ـ برای امسال رد صلاحیت شده است. برخی گمانهزنی کردهاند که دلیلش داشتن پرونده درـ جریان قضایی بوده است. اما به هر حال ایشان رد صلاحیت شدهاند.
این روزها اما بنرهایی بر درودیوار نصب است که بزرگ رویش نوشته است: «دکتر آجرلو ... در صحنه حضور دارد.» و بعد پایینش، کد انتخاباتی کاندیدا را بزرگ چاپ کرده است.
میدانیم که مردم معمولا چوناین میلی دارند که نماینده قبلی را بهتر از کاندیداهای دیگر بدانند. چرا چوناین میلی وجود دارد؟ دلایل زیادی میتواند داشته باشد. مثلا اینکه اطلاعرسانیها آنقدر ضعیفاند که نمیتوانند اصلح را تشخیص دهند یا چیزهای دیگر؛ پس از ابزاری مثل حضور در دوره پیش، استفاده میکنند. البته این میل را اگر تفسیر کنیم، نتایج نامطلوبی را حمایت میکند؛ مثلا اینکه خوب یا بد رفتار کردن نماینده، برای مردم مهم نیست. صِرف حضور در مجلس، برایشان اصلحیت میآورد. بهتر است این بحث را وابگذاریم و برگردیم به ماجرای دکتر آجرلو.
گمانم بر آن است که دکتر آجرلو، اگر عامدانه چوناین تبلیغی کرده باشد، کاری غیراخلاقی کرده است. معتقدم سهوی هم در کار نبوده است. چرا؟ نشانههای حاکی از عمد را بازگو میکنم. هیچ جای بنر ـ به آن بزرگی ـ نام کوچک آجرلو نیامده است. همین مردم را بیشتر به این گزاره سوق میدهد که: «این، همان فاطمه آجرلو است.» نیز کد کاندیدا، بسیار بزرگ حک شده است. احساس میکنم این هم برای آن بوده است که بین کد و نام «دکتر آجرلو» مقارنت ایجاد کنند و فرد، در پای صندوق به کد اعتماد کند. چون اگر قرار باشد صرفا بر اساس نام تشخیص بدهد، ناگزیر میبیند که نام این آدم «فاطمه» نیست و کمی به شک وامیداردش. و نیز عبارت «در صحنه حضور دارد» بهگونهای است که انسان را متمایل میکند به باور این گزاره که: «این آدم، آدمی بوده که حضور یا عدم حضورش در صحنه مهم بوده است و اکنون حضور دارد. از همه اینها گذشته، احساس میکنم کلمهای آورده بودند که دلالت بر تکرار میکرد: مانند «همچنان در صحنه حضور دارد» یا چیزی مانند این. اما چون مطمئن نیستم، این را جدی نمیگیرم و میگذرم ازش. البته در جایی تاکید کرده است که «دکتر آجرلو» در صدر لیست است و احساس میکنم این نشانه دادنها، کمی مضحک است.
اگر نشانههایی که گفتم، معتبر باشند، آنگاه نتیجه میشود که عامدانه چوناین کاری کرده است. قبلا هم گفتم که اگر عامدانه چوناین کاری کرده، بهگمانم بیاخلاقی است.
اما چرا بیاخلاقی است؟ چون مردم را به کمک آن میل ِ پیشگفته، فریفته است. مردم قابلیت فریفته شدن را دارند (به هر دلیلی). اما دلیل نمیشود که تو فاعلیت فریفتن را داشته باشی.
احساس میکنم اگر کسی برای انتخاب شدن، چوناین بیاخلاقیهایی را روا بدارد، ارزش ِ انتخاب شدن ندارد و حتی رأی آوردنش میتواند خطرناک باشد.
افزوده: بعد از اتمام متن، این پست بازتاب را دیدم که به همین موضوع پرداخته و عکسش را هم انداخته است. یکی از نشانههای ما را (اینکه کلمهای دال بر تکرار هست) نقض میکند. اما برای مابقی دلیل تصویری میآورد.
پ.ن1: اینکه نام این فرد را بگویم، مسئلهای بود که کمی باهاش سروکله زدم. اما قانع شدم که گفتن نامش مشکلی ندارد. کار قبیحی را علنا انجام داده است که آشکار نشدنش، ممکن است مفاسد بیشتری داشته باشد. مثل آن است که کسی خبر کذبی را در جمع بگوید. من موظفم که همانجا کذبش را یادآوری کنم تا دیگران فریفته نشوند. اینکه بگذارم در خلوت بهش بگویم تا خودش را اصلاح کند، جبرانکننده مفسده احتمالی نیست.
پ.ن2: در مورد خانم فاطمه آجرلو، شخصا خوشحالم که رد صلاحیت شدند. آنقدر که مثلا اگر قرار بود قید اخلاق را از خودم بردارم، قطعا از همنامی خودم با ایشان استفاده نمیکردم. آن را بیشتر توهین به خودم میدانستم تا نردبامی برای بالا رفتن.
پ.ن3: این فرض را از ذهن دور نداریم که چوناین تبلیغی را نه خود ِ آقا یا خانم دکتر آجرلو، که طرفدارانش انجام داده باشند. اما به نظر ِ من، کاندیدایی که چوناین تبلیغی را (هرچند به نفع خودش) ببیند و مخالفت نکند، یا آنکه این فریفتن را نفهمد، به درد ِ نمایندگی نمیخورد و حضورش در مجلس، خطرناک است.
پ.ن4: نامشان غلامرضا آجرلوست.
پ.ن4: نامشان غلامرضا آجرلوست.