شیخ انصاری میگوید:
هم اینجا و هم در اول مسأله اشاره کردیم به عدم جواز غوطهور شدن در مطالب عقلی برای کشف احکام دینی و یاری گرفتن از آن مطالب در تحصیل مناط حکم و انتقال از آن مناط به حکم به طریق لمّي ـ از علت به معلول رسیدن. زیرا انس گرفتن ذهن با این کارها موجب میشود که فرد نسبت به احکام توقیفیه [احکامی که تعبدا پذیرفته میشود و شارع میتواند هرگونه بخواهد، برای آن حدود و ثغور تعیین کند]، وثوق پیدا نکند. این امر سبب میشود که أمارات [دلایل] نقلیهای که مفید ظن است را کنار بگذارد؛ چون دیگر ظنی برای فرد حاصل نمیشود.
"و قداشرنا هنا و فی اول المسأله الی عدم جواز الخوض لاستکشاف الاحکام الدینیة، فی المطالب العقلیه، و الاستعانة بها فی تحصیل مناط الحکم و الانتقال منه الیه علی طریق اللّم؛ لأنّ انس الذهن بها یوجب عدم حصول الوثوق بما یصل الیه من الاحکام التوقیفیه؛ فقد یصیر منشأ ً لطرح الأمارات النقلیة الظنیة؛ لعدم حصول الظنّ له منها بالحکمك"
فرائد الاصول (رسائل) ـ جلد یکم ـ چاپ کنگره ـ ص64
پ.ن: چه جالب ... ما همیشه در حال مناطگیری و حدس غرض شارع هستیم تا چهرهای معقول از دین نشان دهیم ... مورد فحش شیخ انصاری قرار گرفتیم :)
البته این نفی نمیکند که میتوان چهرهای معقول از دین نشان داد بیکه از احکام، غرض شارع را حدس بزنیم.