و حُکی أنّه سُئل بعض الأکابر و قیل له: «إنّی رچل خیاط أخیط للسطلان ثیابه فهل ترانی داخلا بذلک فی أعوان الظلمة؟» فقال له: «المعین لهم من یبیعک الإبر و الخیوط؛ و أمّا أنت فمن الظلمة انفسهم.»
حکایت شده است که از بزرگی سوال شد که: «من مرد خیاطی هستم که لباسهای سلطان را میدوزم. آیا مرا به صرف این کار داخل در اعوان ظلمه (یاریکنندگان ظالمان) میبینی؟» پس جواب داد: «یاریکننده آنها کسی است که به تو نخ و سوزن میفروشد. اما تو ... از خود ظالمان هستی.»
(کتاب المکاسب؛ شیخ مرتضی انصاری.)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر