آقای سعید جلیلی در یکی از مناظرهها در جواب آقای محسن رضایی نکته نغزی را ـ هرچند به شکل مبهم ـ بیان کرد. گفت:
"بین حق و باطل رفتن، معنیش میانهروی و دوری از افراط و تفریط نیست." [لینک ویدیو در رجانیوز]
احساس میکنم آنچه آقای سعید جلیلی در مقام بیانش بود ـ با کمی پس و پیش ـ چنین چیزی است:
معنای میانهروی این نیست که همیشه در مواجهه با دو نقطهنظر، یکی را افراط و دیگری را تفریط بدانیم و برآیند آنها را برگزینیم. گاهی از میان آن دو نقطهنظر، یکیشان حق است و دیگری باطل.
همین نکته ساده گاهی میتواند ما را در مواجهه با بسیاری از نظرات یاری کند. رویکرد "نه-این، نه-آن" همیشه رویکرد درستی نیست.
مدتها پیش آرمان امیری نیز طی مطلبی با عنوان "تفاوتی است میان «میانهروی» با «میانیابی»!"، نکتههایی در این زمینه گفته بود. یکی از بخشهای نیکوی مطلبش چنین است:
"انسان «میانیاب» در هر وضعیتی، برای اتخاذ موضع خود به دنبال دو سر طیف افراط و تفریط میگردد تا در نهایت بتواند مرکزیتی به عنوان «میانه» بیابد. هیچ اهمیتی ندارد که این مرکزیت میانه در نهایت ممکن است به صورت مطلق گرایشی افراطی به یکی از دو سمت قابل تصور داشته باشد، کافی است فرد «میانیاب» بتواند دو حد نهایی قابل ارایه پیدا کند که در نهایت نظر خودش در وسط آنها قرار میگیرد. بدین ترتیب، حتی افراطیترین و یا واپسگراترین اندیشهها هم میتوانند وضعیت را به گونهای ترسیم کنند که در نهایت مدعی «میانهروی» شوند! پس میتوان مدعی شد «مواضع میانیاب، همواره مواضعی وابسته به دو طیف دیگر اظهار نظرات هستند؛ فارغ از اینکه نتیجه کار حرکت به جلو، عقب و یا توقف باشد»!"
با این حال، بدیهی است که «میانیابی» ـ در ادبیات آرمان امیری ـ لزوما ً نادرست و غیرصائب نیست.