دیشب Hereafter را دیدم. فیلمی که با سونامی جنوبشرق آسیا آغاز میشود و فردی دچار مکاشفه میشود: در آغوش مرگ میافتد اما زنده میماند. در نقطهای دیگر، پسرکی برادر دوقلوش را از دست میدهد و افسرده میشد. سردرگم میشود که الان برادر کجاست تا دلتنگیش را برایش تعریف کند. در نقطهای دیگر نیز فردی میتواند با روحها ارتباط بگیرد.
در صحنهای از فیلم، پسرک دنبال جواب سوالهاش میگردد. پس به سراغ اینترنت میرود و کلیپهایی از یوتیوب باز میکند. همینجا بگویم که لود شدن صفحهش آنقدر سریع بود که داغ اینترنت را تازه کرد برایم.
کلیپ یکم، تکهفیلمی است که یک مبلغ مسلمان میگویدش.
The angel of death comes to you and will find you,
no matter where you are hiding. Even if you are hiding in,
like a rich man in a castle, the angel of God will find you.
فرشته مرگ به سویت میآید و پیدایت خواهد کرد.
مهم نیست که کجا پنهان میشوید. حتی اگر بهسان قارون، در قلعه پنهان شوی، فرشته خدا تو را مییابد.
کلیپ دوم، گفتوگوی یک مبلغ مسیحی است:
A number of us are probably
too frightened to ask: "What happens to us when we die?" But the good news is, if you believe
in Christ, you have nothing to fear.
برخی از ما ممکن است از پرسیدن این سوال وحشتزده میشوند که:
چه اتفاقی برایمان میافتد وقتی که میمیریم؟
اما خبر خوب این است که اگر به مسیح باورمند باشید، چیزی برای ترس نخواهید داشت.
گفته مبلغ مسلمان را خلاصه بخواهم بکنم، «انذار» است. مبلغ مسیحی اما «تبشیر» میکند. اما مسئله اینجاست که پسرک، هر دو کلیپ را میبندد؛ انگار جوابش را نیافته است. این به گمانم مسئله بشر مدرن است که برخوردش با مقولهای مثل مرگ، با این انذارها و تبشیرها حل نمیشود. او نوع دیگری به مسئله مرگ مینگرد انگار.
در آخر فیلم، زمانی پسرک اقناع میشود که با کمک همان فرد مرتبط با ارواح، چیزهایی از زبان روح برادرش میشنود. بعد از آن است که میخندد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر