گاهی
کسی مینشیند گوشه پیادهرو و مثلاً طراحی میکند یا با چوبْ آدمکهایی درست میکند؛
کمکم مردم دورش جمع میشوند. گاهی دهانبهدهان میچرخد که فلان روز بهمانجا کسی
را اعدام میکنند. با آنکه معمولا این مراسمها صبح ِ زود برگزار میشوند، اما
مردم جمع میشوند تا ماجرا را ببینند. گاهی دوستی بهمان میگوید: «یه خبر خوب
دارم که دو روز دیگه بهت میگم!». ما کنجکاو میشویم و اصرار میکنیم که «همین
الان بگو». صبر نمیکنیم که دو روز بگذرد.
کنجکاوی؛
ما آدمها موجودات کنجکاو ایم. اما گاهی حسی در دلمان هست که میخواهیم قرابتمان
با چیزهای عجیب و خارقالعاده کم باشد. مثلا از نزدیک ببینیم به هنگام اعدام چه
اتفاقی میافتد؛ جای آنکه بایستیم و از کسی بشنویم و تصویرسازی کنیم. دوست داریم
زودتر مطلع شویم؛ نمیتوانیم صبر کنیم که خبری را بهموقع به ما بدهند. دوست داریم
زودتر از موعد مطلع شویم تا حس کنجکاویمان ارضا شود. «قرابت» هم از نظر «زمانی»
است و هم از نظر «مکانی». چیزهایی هست که کیلومترها آنطرفتر اتفاق میافتند اما
من همزمان از آن خبر دارم (مثلا پیگیری اخبار روزانه). اینجا بُعد زمان را
درنوردیدهام.
دانستن
چیزهایی که دیگران نمیدانند؛ دانستن چیزهایی که دیگران بهسختی میدانندش؛ تجربه
چیزهای خارقالعاده؛ حضور داشتن به هنگام ساخته شدن یک اثر هنری؛ اینها چیزهایی
مانند ارزش اند برایمان. داشتنشان به ما قدرت میدهد در قبال کسانی که فاقدشان
اند.
وقتی
میخواهیم فوتبال ببینیم، تماشای «زنده»اش چندین برابر «غیرزنده»اش میارزد.
وقتی مسقتیم میبینیمش، انگار فاصله زمانیمان با وقوع یک صحنه کمتر میشود.
شاید بازی زیبایی در انتظارمان نباشد. اما «زیبایی» ویژگی محتوای فوتبال است.
«زیبایی» باعث میشود یک فوتبال مانند یک فیلم سینمایی باشد که سالها بعد هم
بتوانیم ببینیمش. اما حس ِ کنجکاوی ... حس ِ دانستن چیزها با کمترین فاصله زمانی
و مکانی از آنهاست که ما را تحریک میکند تا فوتبالی را «زنده» ببینیم.
پ.ن:
گاهی
حس «زیبایی» با حس «کنجکاوی» آنچنان کنار هم مینشینند که «نوستالژی» زاییده میشود.
یادم است روزگاری برای بازیهای استقلال میرفتیم استادیوم. یکی از بازیهای خاطرهانگیز
استقلال بود؛ بازی استقلال و سپاهان. نیمه نخست، استقلال سه گل زد و نیمه دوم سه
گل خورد. دقایق پایانی اما گل چهارم را استقلال زد و پیروز شد. این اولین بازیای
بود که قلعهنویی بهعنوان مربی سپاهان با استقلال داشت. «زیبایی» بازی ـ آنچنان
که بعدها هم بتوان بهعنوان فیلم سینمایی آن را دید ـ همراه شد با ارضای حس
«کنجکاوی»؛ که من از نزدیک بازی را میدیدم. اینگونه خاطرهی یک تجربهی ناب برایم
ساخته شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر