۱۲ خرداد ۱۳۹۲

مورد عجیب روبات‌داری

مشهور است که در روزگار باستان، فیلسوفانی بوده‌اند که تلاش می‌کردند اثبات کنند «بردگان درد را احساس می‌کنند.» جامعه‌ای را تصور می‌کنم که در آن اکثریت قائل‌اند که بردگان احساس ِ درد ندارند. مردمان این جامعه اگر اخلاق را بر پایه «وارد کردن درد و رنج ِ غیرضرور» تعریف می‌کردند، آن‌گاه برده‌داری دیگر غیراخلاقی نبود؛ چون«وارد کردن درد و رنجی» نبود؛ چرا که اصولا ً بردگان دردی را احساس نمی‌کردند. با این حال، ام‌روز برای ما مخالفت آن مردمان و تلاش ِ آن فیلسوفان عجیب است.
*     *     *
ام‌روز فیلسوفانی هستند که مدعی‌اند ممکن است روبات‌ها واجد قدرت فکر باشند یا درد را احساس کنند یا خودآگاه باشند؛ به همین دلیل، استفاده ابزاری از آن‌ها برای انجام امور روزمره‌مان مصداقی از برده‌داری است و غیراخلاقی. برای ِ من، این ادعا عجیب است و حتی شاید اثبات‌ناشدنی. گمان می‌کنم بخش عمده‌ای از جامعه نیز چنین احساسی داشته باشد.
*     *     *
روزگاری در آینده را تصور می‌کنم که برای‌شان بدیهی شده باشد که روبات‌ها درد را حس می‌کنند و همان‌گونه که ما به آن جامعه باستانی می‌نگریم، به ما می‌نگرند که چه‌طور حاضر شدیم به انبوهی از روبات‌ها درد و رنج وارد کنیم.

افزوده: جایی از فیلم «لینکلن» کسی در اعتراض به لغو برده‌داری چیزی مانند این می‌گوید: «اگر الان سیاهان را با سفیدها برابر کنیم، یحتمل فردا می‌خواهید به زنان حق رأی هم بدهید.» و همهمه‌ای در دادگاه می‌شود؛ انگار که همه قبول دارند هیچ‌گاه به زنان حق رأی داده نمی‌شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر